حکومت بی ناموش

۱۳۸۶ اسفند ۶, دوشنبه







او
يزدان پاک
درود بر ملت مبارز و شجاع ايران
در آستانه سی امين سال حضور ديو بر عرصه سياسی کشور و حاکميت ضحاک عرب و حرام دين ِ شيطان آفرين ِ حکومت جمهوری اسلامی قرار گرفته ايم .
سی سال است که رژيم منفور و ضد الهی و ضد مردمی‌ی مسلط بر ايران از بين مردم بی رگ و ريشه ، افرادی را برای تجاوز و سرکوب ملت ايران تربيت کرده است و سرپرستی‌ی ارگان های مملکتی را به اين حراميان بی تبار و خارجی زاده سپرده است .
پيام رهبران ايران به همه مردمی که بخواهند با حکومت و بر مردم باشند اين بوده است که در محدوده حضور ، هر کس بر هر صندلی عهده دار امور کل کشور است ، يعنی اگر با يک سپور و دربان در حيطه حاکميت خودش در هر موضوعی مخالفت کنی ، آن دست پرورده جز در حد مقام عظمای رهبری ، اراده و اختيار ِ مال و جان و ناموس ملت را در اختيار دارد و اين حکم تا بالاترين درجات حکومتی ، قضاوتی جاری و ساری است و سينه ملت ايران مخزن الاسرار تجاوزات رژيم منفور ضحاکی است .
اين کوچکترين خدمتگزار ملت ايران ، از همه کسانی که در عصر فساد و تباهی و تسخير کشور بدست بيگانه زادگان و خارجی زادگان ، با توجه به سرکوب وحشيانه و خارج از اصول اين حراميان بی دين ، در زير سايه خفقان و رعب و وحشت ، فرياد حق طلبی و نجات کشور از دست آخونديسم و بازماندگان وارداتی‌ی قوم پليد بنی اسرائيل و حرامزادگان مبلغ که در جايگزينی‌ی ديوا در لباس « الله » توانستند ازيک کشور متمدن و پيشرفته ، مردمی وحشی و عقب مانده ، که همه مردم اصيل ايران شاهد حضورشان در عرصه های خدمت به شيطان بوده و هستند و در کلانتری ها و مراکز بسيج و ادارات تابعه‌ی حکومت ظلم از عمله و اکره ، قجر زاده از نطفه های حرام که اکثرا از نزديکان شخص خمينی ، اين خودفروخته به دشمن و داماد بزرگ خاندان قجری در ايران می باشند ، با اين افراد برخورد نزديک داشته اند .
خمينی در روزی که از سرکار خانم فخر ايران « بتول » خواستگاری می کرد به پدر زن عزيز و بزرگان طائفه قاجار قول داد که بدون اجازه آنان آب هم نخورد و چنان کرد که حکومت انگليس به قصد کشتار ملت ايران در حد نصف ، که نصف باقی مانده هم لاشه های بی خاصيت و خواسته ای باشند که تحت زعامت انگليس در کشور زندگی کنند و جز به افيون نيانديشند ، برنامه ريزی کرده بود و خمينی بصورت احسن اين برنامه را در اين کشور پياده کرد . به هر حال سادات ايرانی می دانند که از تبار اعراب هستند و کمتر در بين ايشان مردمی ايرانی صفت و ايرانی تبار ظاهر شده است و يا اصلا در تاريخ ملت ايران از ناحيه اين خارجی زادگان ، خدمت به ايران بروز نکرده و همه عمر اين حرامزادگان از کنيزان بغارت رفته ايرانی ، در خدمت عربيت و تبديل خصلت های ايرانی به خصلت های پليد عربی بوده و هستند و بعد از اين هم خواهند بود .
حرکت بزرگ و مردمی‌ی روز چهارم اسفند هزاروسيصد و هشتاد شش در غرب تهران ، که فيلم های آن به برکت حضور ايرانيان اصيل و غيرتمند صادقيه و همه کسانی که در آن ساعت در آن نقطه از شهر حضور داشتند و در برابر آدم ربائی‌ی خودفروختگان به اعراب در لباس نيروی انتظامی که قصد ربودن دختر ديگری از نواميس ملت ايران را داشتند ايستادگی کردند و کمر حرامزادگان را شکستند .
شايد امروز مردم دنيا ندانند که هنوز صدای بابک دادبخش اين زندانی‌ی ايرانی و اسير اعراب در زندان های متعدد و مختلف و مخفی که حتی از ديد رهبران نظام و راسای قوه قضائيه که در راس آن يک عرب تبار ، عرب پرورده بنام شاهرودی ، هم مخفی نگه داشته می شوند . البته پيروزمندان عرب بعد از ورود خمينی به ايران ، برای يکديگر تره هم خورد نمی کنند و در ميان غاصبان فرقی بين رئيس قوه قضائيه و آن دربان شهرداری که مردم را می آزارد نيست و همه اين حراميان بر فساد يکديگر تسلط کامل دارند و شاهد هستيد که دائم يکديگر را تهديد به افشای حقائق پشت پرده از غارت اموال ، جان ها و نواميس ملت ايران می کنند .
بار ديگر به همه مردم بزرگوار و با غيرت ايران عرض می کنم که اخبار به گوش مردم نمی رسد و با توجه به سال ها مبارزه بزرگان ايران بر عليه ظلم و فساد رهبری اين عرب پليد ضحاک صفت ، مردم از هيچ چيز خبر ندارند و در چنبره ِ روز مره گی ها گرفتارند . امروز همه دهات و شهرهای کوچک و بزرگ همه درآمد خود را صرف تهيه موادی می کنند تا با استعمال آن بتوانند بخوابند و گذر زندگی را حس نکنند .
در کارگاه های کوچک و بزرگ در مناطق صنعتی و کارگری ، مصرف مواد مخدر بيداد می کند . هنرمندان کشور که شاهد خدمات بی شائبه شان به دشمن هستيد از شعرا و نويسندگان و هنرپيشگان و خوانندگان در همه عرصه ها ، معتادينی هستند که دماعشان را بگيری جانشان در می رود ، اما بدليل وابستگی به مواد مخدر بايد در خدمت اهداف اعراب باشند که بودند و هستند و امثال ( سيد حسن حسينی ) اين عرب لقمه حرام خورده و سقط شده و به جهنم رفته ، که در سمت استادیِ دانشگاه به تخريب افکار جوانان ايران مشغول بوده و مردم را به مرده پرستی و جهل و در حقيقت به عرب پرستی سوق میداده است بسيارند .
برای کوتاهی کلام بعد از سپاس و تشکر از جوانان برومندی که همه چشم و اميد ، پدران و مادران اسيرشان به دست اعراب ، به آنان است ، تشکر از فريب خوردگان ايرانی که راه خود را از حرامزادگان عرب تبار جدا کرده و بدامان ملت بازمی گردند ، اعلام می کنم ، بيرون ريختن مشتی عرب حرامزاده از اين کشور و يا گرفتن انتقام هزاروچهارصد سال تسلط و تجاوز از دشمنان ايران ، نياز به جان بازی و اسارت نيست . ما مردم با فرهنگ و بينشی هستيم که هميشه دشمنان را با تق تق دست از کشور بيرون رانده ايم و بار ديگر هم موفق خواهيم شد تا با نابود کردن حراميان ، کشور را از دشمن پاک کنيم . تنها از شما انتظار دارم اخبار را به گوش مردم ايران برسانيد . آرزو می کنم که در کوی و برزن و همه مراکز عمومی و خصوصی صحبت از نجات کشور باشد و زنده شدن ايران و ايرانی در کشور عرب زده باشیم و قبل از اين که مرگ بسراغمان آيد ، شاهد نابودی هرچه عربيت و لجنيت در کشور بزرگ کوروش باشیم .



ياحق
استاد علامه بهمن آبادی



فيلم اميد بخش دفاع ملت ايران از ناموس را در اينجا ببينيد .



..



.



.



.







به مادران صلح: چراغی که به منزل رواست به امامزاده حرام است

۱۳۸۶ بهمن ۱۶, سه‌شنبه

رویا رهبر


چندی پیش که جمعی از زنان و در راس آنان زنانی که مدعی فعال حقوق زن وجنبش زنان هستند در حرکتی به نام مادران صلح ، مقابل درب دفتر سازمان ملل در تهران تجمع کردند و با خواندن قطعنامه و سر دادن شعار، جنایات روی داده در نوار غزه را محکوم کردند।
البته نظام هم برای اینکه نشان دهد با هرنوع تجمعی مخالف است، و دخالت نیروی انتظامی و ضرب و شتم زنان شیردل ما را توجیه کند، ظاهرا نیروهای سرکوبگر خود را برای ممانعت از این تجمع اعزام کرده بود و طبق یک سناریوی ازپیش نوشته شده، تجمع کنندگان با التماس و زاری، نیروی انتظامی را متقاعد کردند که بیانیه خوانده شود و... خبر مربوط به این تجمع و تلاش برای برگزاری آن کم و بیش منتشر شد.
این حرکت در واقع در نوع خود، انسانی و زیباست، اما در چنین شرایطی قابل بحث است .
سئوال من از این مادران وخصوصا فعالین حقوق زن در این حرکت این است که: با چنین عنوان دهن پر کن و پرطمطراقی آیا از آنچه که در سرزمینتان می گذرد آگاهی دارید، شما که داعیه مادری برای جهان را دارید و مادران صلح هستید آیا از آنچه که بر فرزندانتان در سرزمینتان میگذرد خبر دارید روزی که ابراهیم لطف الهی در زیر شکنجه پر پر شد کجا بودید؟ و یا نه حد اقل برای همدردی در کنار مادر درد مندش بودید؟
مادران صلح! چقدراین روزها با خانواده های دانشجویان زندانی در ایران همراهی کردید؟
چقدر از وضعیت فرزندانی که داعیه مادری برایشان دارید با خبرید؟
آیا از لبان دوخته بابک دادبخش با خبرید؟
از روناک و هانا خبر دارید؟
از وضعیت لیلا حیدری و همه و همه ی فرزندان این دیار وزنان و مردان در بندش با خبرید؟
حداقل کاری که فکر میکنم می توانستید برایشان انجام دهید پختن یک آش نذری در سنندج و یا آذربایجان و یا حتی جلو درب زندان ها بودکه این کار را هم نکردید! کاری که کاملا با خط نظام هم تقابلی نداشت !
چندی است که با راه افتادن چنین حرکت هایی با القاب دهن پرکن خواسته و یا ناخواسته حرکت ها وجنبش زنان را به بیراهه میبرند و یا منحرف می کنند و یا خنثی.
امروز وجود زن در ایران ، نفس کشیدنش، راه رفتنش، لباسش، چکمه اش و.... مبارزه است و نافرمانی، پس نه زن را دست کم بگیرید و نه جنبش زنان را و نه خودتان را.
چرا که ترس نظام جمهوری اسلامی، از قدرت و وجود زن است، به همین دلیل حاکمان بر ایران نهایت فشار را بر این قشر از جامعه در داخل اعمال می کنند، اما هنوز نتوانسته اند با آنان یعنی زنان قهرمان کشورمان به توافق برسند و خود نیز سر در گم شده اند که چه کنند.
در چنین شرایطی هر حرکتی از جانب زنان موثر است و حرکت ها و جنبش زنان جدای از سایر حرکت ها وجنبش ها نیست .
چرا که جنبش زنان مادر جنبش دانشجویی وشریک جنبش کارگری و... است و در واقع جنبش دانشجویی نطفه ی این دو البته من مادران صلح را جنبش نمی دانم ولی مخاطب من شمایی هستید که در راس این حرکت خود را فعال جنبش زنان معرفی می کنید، ولی حد اقل در همین قالبی که هستید به آنچه که در ایران می گذرد توجه کنید و قدمی بردارید که فکر هم نمی کنم خطری متوجه شما شود.
ای کاش وقتی آن مادر دو کودک خردسال را اعدام کردند در حق آن کودکان هم مادری میکردید.! چنین تجعمعاتی که برای کودکان فلسطین انجام می دادید برای آنها هم برگزار می کردید.
و تا دیر نشده کاری برای کودک 14ساله ای که در آستانه اعدام است انجام دهید و یا جلو گیری از حکم سنگسار دو خواهری که در انتظار مرگ نشسته اند، شاید اینگونه حرکتها را در حد وظایف خود ندانید ولی کلمه ی مادر در نام حرکت شما مسئولیت شما را شاید ندانید که چندین برابر کرده.
هدف نهایی این بحث در خاتمه تاکید بر قدرت زنان است که متأسفانه عده ی بسیار زیادی از وجود آن قدرت در خود و هرگونه حرکتشان بی خبرند و خود را بقول معروف دست کم می گیرندویا در نفوذ در حرکت های دیگر آنها را نیز عقیم می کنند .
وقتی این خبر را شنیدم که در افعانستان مردم توانستند با یک حرکت و فقط یک تجمع از اعدام یک انسان جلوگیری کنند، پیش خود شرمنده شدم که آیا ما به اندازه مردم کشور همسایه مان افغانستان هم جسارت و قدرت نداریم. اگرهمه ی ایرانیان خارج از وطن، یک تجمع همآهنگ و همزمان برای جلوگیری از اعدام در ایران انجام دهند، نتیجه ای که خواهد داد یکدهم یک تجمع چند صد نفری در داخل کشورمان است. بر همه ی ما ایرانیان بخصوص در درون مرزها، واجب است که قدرت و توان مردمی را به رژیم دیکتاتوری نشان دهیم ، آنان خود از این قدرت آگاه هستند و درست به همین دلیل است که تجمعات دانشجویان و زنان وکارگرا ن و...را سرکوب می کنند. امروز زنان می توانند پرچمدار این جنبش ها در قالب خواسته های حقوق بشری و انسانی باشند به دور ازهر نوع خشونتی، چرا که درست در بزنگاه هایی که حکومت وادار به عقب نشینی شده ره آورد همین تجمعات و اعتراضات است و بس. شاید این سوال پیش بیاید مگر کمپین یک میلیون امضا را ندیدید که با آن چه کردند .امروز این حکومت در جایگاهی است که حتی چند خواسته و حق طبیعی زنان را بر نمی تابد. پس جای بحث و گفتگویی باقی نمی ماند. در چنین شرایطی وظیفه زنان و مادران، پشتیبانی فرزندانشان و برادرانشان در حرکت های دانشجویی، و همسرانشان در جنبش های کارگری و... می باشد، با حمایت ها یشان در قالب حرکت هایی به دور از خشونت و شعار، از جمله پیگیری سر نوشت عزیزان در بند در قالب کمیته های پیگیری مادران وتجمعات به دور از خشونت در مقابل درب زندانها برای حد اقل با خبر شدن از حال زندانیان، این جرئت را از حکومت می گیرد که دوباره در شکنجه گاه هایش ابرهیم لطف الهی دیگری را پرپر کند. مادران واقعی صلح باید بدانند در جای جای سرزمینشان کدام فرزندشان در بند است، در آن صورت چه زیباست حمایت از فرزندان فلسطین ویا هر جای دنیا که ظلمی به آنها روا می شود.
زیر بار ستم نمی کنم زندگی
جان فدا می کنم در ره آزادگی

فیبر نوری قطع شد

۱۳۸۶ بهمن ۱۵, دوشنبه


بدستور رياست محترم جمهور ، فيبر نوری تا پايان دهمه زجر قطع شد و سرعت اینترنت به يک سوم کاهش پيدا کرد .
اين دستور رياست جمهوری پيام بزرگی است برای مبارزان راه آزادی ، تا در پی وسايل ارتباطی‌ی جديدی غير از سيستم مخابراتی کشور باشند .
در اين روزها می توانيد دوست و دشمن را از هم جدا کنيد . دشمنان شما همه هدف و انگيزه شان قطع ارتباط مردم با مردم است .
سران جمهوری اسلامی میخواهند ، برادر با برادر دشمن باشد و پدر از پسر بيزار و پسر بر پدر چاره گر !
برای مبارزه با اهداف پليد رهبران نظام ، به دوستی و مهرورزی و بخشيدن بدی های يکديگر روی بياوريم و به يکديگر يادآور شويم که همه بدانديشی های سابق ما ، توطئه‌ی رهبران نظام اسلامی بوده و با فروتنی و احترام بخاطر انديشه های پليد خود از يکديگر درخواست پوزش کنيم ، يکديگر را دوست بداريم و اين نفرت پليد اسلامی را از انديشه و روان خود بيرون کنيم و ايرانی شويم . با مهر زندگی کنيم ، با مهر بخوابيم و با مهر از بستر بر خيزيم و روز را با شادی و ستايش خدا در ستودن يکديگر شروع کنيم . با محروم کردن از ارتباطات است که می توان برنامه های پليد و شيطانی را اجرا کرد و نامردی و نامردمی را رواج داد و فساد را گسترده تر کرد و آلودگی پراکند و از آب گل آلود ماهی گرفت . باميد طلوع صبح دانائی‌ی ملت ايران .

پیامبر من

۱۳۸۶ بهمن ۱۲, جمعه

پیامبر من کورش بزرگ است. امامان من داریوش بزرگ،خشایار شاه،مازیار،انوشیروان عادل، یزدگرد. امام زمان من کاوه اهنگر است. رو حانیون من فردوسی،مولوی ،حافظ،سعدی و ابن سینا. کتاب مقدس من شاهنامه است . اصول و فروع دین من لوح حقوق بشر کورش بزرگ است. عاشورای من قادسیه است. شهدای من رستم فرخزاد و بابک خرمدین است. پرچم من درفش کاویانی است. بهشت من ازادی است. عید من مهرگان و نوروز است. محراب من دل است. دین من عشق و دانش است

پیام استاد به دانشجویان ایرانیان مبارز

۱۳۸۶ بهمن ۸, دوشنبه

او
یزدان پاک نگاهبان مان باد
درود بر شما
دانشجویان ایرانی به سینه تاریخ سپردند که اگر مردمی در غفلت و جهالت سرگردان روزمره گی ها بودند و به مردن تدریجی دل خوش ، بودند فرزندان کوروش بزرگ تا به جامعه بشری بگوید بر علیه تمامیه تبانی ها و حیله گری های شما ایستاده ایم و دیری نخواهد گذشت که آزادگان به ارثیه کوروش بزرگ جهان را از شر خدای خونخوار ادیان نجات خواهند بخشید و بار دیگر این خورشید حقیقت است که از سرزمین اهورائی ایران بر تارک خلقت خواهد درخشید .
در سپیده دمان طلوع دانائی این پرچم خونین جنبش دانشجوئی ایران است که همه افلاک و کهکشان ها را به مهر و مهر ورزی بشارت می دهد . این ظهور میتراس تا بار دیگر حقیقت یکتاپرستی را بر بشر عرضه کرده و به همه دیو پرستان جاعل بگوید که ما لباس خداوند مهربان را از درون هیولای وجود شب پرستان ظلمت گستر بیرون خواهیم کشید و بر هر چه ماده ی به تقدیس جعل شده ، دور باد گفته نفرین خواهیم کرد و جز ذات پاک یزدانی را قابل تقدیس نمی دانیم و با این روشن بینی بر بساط مفت خواری ی آخوند و ملا و مداح و مجیز گو را از خاک بزرگ ایران برچیده و هر کس را به کار خویش خواهیم گماشت . شاد باشید و دلاور از مزدوران عرب ستمکار نهراسید که خداوند به حق است و عرب هرگز حق را نشناخته است . اعراب حرامی و راهزنی که به نام خدا به مردم حمله می کردند و به نام خدا غارت می کردند و زنان و کودکان را مورد تجاوز قرار می دادند . به یاد آورید دوران ننگ آوران تمدن اسلامی را که عرب حق آقائی را از ایرانی ربود و با اطلاق نام سید به تخم و ترکه تجاوز زاده خود لقب سید داد و خود را آقا شمرد و ایرانی ی ساده دل ، باگذشت و مهرورز ایرانی عرب را به سروری و آقائی خویش پذیرفت و شاهد بوده و هستید که همان تخم و ترکه اعراب سی سال است با تمام قوا تمامیه خاک و ثروت ایران را به نقدینگی تبدیل می کنند و در کشور های بیگانه به فعالیت می گمارند و متاسفانه عده ای ناآگاه به نام دین و خدا به این غارت دامن میزنند و از باطل هواداری می کنند و غافلند که در بین ایشان مزدورانی که کوه ها و جنگل های ایران را به ویلا تبدیل کردند و بفروش رساندند و مکرر چنین کردند بصورتی که امروز فرزند ایرانی حق استفاده از سواحل و کناره دریاها و رودهای کشور و حق بهره مندی از کوه های سرزمین اجدادی ی خویش را ندارد . در حالیکه تخم و ترکه اعراب و مزدورانشان از همه مواهب طبیعی و ثروت های بادآورده برخوردار هستند و بود و نبود کشور برایشان هیچ فرقی نمی کند . این ها سی سال است از ترس روز فرار به غارت کشور مشغولند و امروز دیگر همه راه های خروج و استقرار در مکان های امن خود را آماده کرده اند و مدت هاست که با فشار تمام از مردم می خواهند که پس زودتر و هر چه مردم کوتاهی می کنند آن ها بر فشار خود می افزایند که : زهر طرف که شود کشته سود اسلام است . بمانند غارت می کنند و مواهب الهی از جان و مال و ناموس یک ملت بهره مند هستند و اگر اجبار به فرار پیدا کردند دختران لبنانی را در آغوش خواهند گرفت . ایران را دریابید
یا حق

مردم چرا نشستین ایران شده فلسطین

gخبرنامه امیرکبیر: در حالی که مسئولین دانشگاه تهران اعلام کرده اند به خواسته های صنفی دانشجویان کوی دانشگاه رسیدگی خواهند کرد، اعتراضات دانشجویان برای سومین شب متوالی در محوطه کوی دانشگاه ادامه یافت.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر ساعت ۷:۳۰ یکشنبه شب، ۷ بهمن ماه، در حدود ۵۰۰ نفر از دانشجویان ساکن کوی دانشگاه تهران با تجمع در محوطه کوی به اعتراضات خود پیرامون مطالبات صنفی و سیاسی خود ادامه دادند. دانشجویان ابتدا با خواندن شعار «یار دبستانی» و سر دادن شعارهایی همچون «رئیس بی لیاقت استعفا استعفا»، «دانشجوی زندانی آزاد باید گردد» و… به راهپیمایی در صحن کوی پرداخته و به تدریج مقابل درب دانشکده فنی کوی جمع شدند.

این در حالی بود که دقایقی پس از آغاز تجمع دانشجویان نیروی انتظامی و گارد ضد شورش به همراه مامورین لباس شخصی در خیابان امیرآباد مستقر شده بودند. تعداد نیروهای پلیس ضد شورش بیش از هفتاد نفر بود که با تعداد زیادی خودرو از جمله دو اتوبوس، چهار مینی‌بوس و یک خودروی کورکننده آنتن تلفن همراه، در اطراف کوی دانشگاه مستقر شدند.

نیروی انتظامی به طرف دانشجویان تجمع کننده داخل کوی اقدام به سنگ پراکنی کردند که دانشجویان نیز در اقدامی متقابل به طرف مامورین نیروی انتظامی مستقر در خیابان سنگ پرتاب می کردند. نیروهای گارد ویژه همچنین در اقدامی تحریک آمیز در پاسخ به شعارهای دانشجویان بر علیه نیروی انتظامی دانشجویان را «هو» می کردند و نیروهای گارد در خیابان امیرآباد مقابل خوابگاه دانشجویان رژه می رفتند.

پس از آن که جمعیت دانشجویان تجمع کننده مقابل درب فنی به بیش از ۷۰۰ نفر رسیده بود، اقدامات تحریک آمیز نیروی انتظامی و فشار جمعیت موجب شکسته شدن درب فنی و خارج شدن دانشجویان از کوی شد. دانشجویان درحالی که شعار «مرگ بر دیکتاتور» سر می دادند چند متر وارد خیابان شدند.

در پی این حرکت دانشجویان، گارد ویژه در اقدامی بی سابقه با حمله به طرف دانشجویان، آن ها را تا داخل کوی تعقیب و دانشجویان تجمع کننده را مورد ضرب و شتم قرار داد. در پی ضرب و شتم دانشجویان حدود ۱۸ نفر از دانشجویان جراحاتی در ناحیه سر، صورت، پا و دست برداشتند. گارد ویژه همچنین در داخل کوی اقدام به دستگیری ۴-۵ نفر از دانشجویان نمود.

پس از این حرکت، نیروهای گارد از کوی خارج شده و به داخل خیابان باز گشتند. دانشجویان نیز با انتقال مجروحین به داخل نمازخانه، همچنان به تجمع و سر دادن شعار در محوطه کوی ادامه دادند. جمعیت دانشجویان در ساعت ۱۰ شب به بیش از ۱۰۰۰ نفر رسیده بود و دانشجویان شعارهای تند سیاسی بر علیه مسئولین نظام سر می دادند.

دانشجویان از داخل کوی و پشت بام ساختمان خوابگاه های کوی اقدام به پرتاب سنگ و مواد آتش زا به داخل خیابان کردند. گارد ضد شورش در مقابل این حرکت به حالت نشسته درآمده و سپرهای خود را روی سر خود گرفته بود، تا سنگ و مواد آتش زا به آن ها آسیبی نرساند. اما با این وجود چند نفر از مامورین نیروی انتظامی مجروح و با آمبولانس به بیمارستان منتقل شدند.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر تجمع دانشجویان تا دقایقی مانده به نیمه شب ادامه داشت و در چند نوبت پس از تجمع دانشجویان مقابل درب ها، مامورین نیروی انتظامی با حمله به سمت دانشجویان آن ها را از پشت درب های کوی متفرق می کردند. دانشجویان شعار می دادند «دانشجو می میرد، ذلت نمی پذیرد»، «زنجانی بی عرضه، برو برگرد به حوزه» و… .

در حالی که جو رعب و وحشت در میان دانشجویان ساکن کوی از حمله شبانه نیروهای لباس شخصی به کوی حاکم شده، همانند اتفاقی که در ۱۸ تیر سال ۷۸ افتاد، معرضین به تجمع خود خاتمه داده و به اتاق های خود بازگشتند.

حرکت اعتراضی دانشجویان ساکن کوی دانشگاه تهران روز جمعه و در پی پایین بودن کیفیت غذا آغاز و این اعتراض به خیابان کشیده شد. همان روز قمصری، معاون دانشجویی دانشگاه تهران، با حضور در میان دانشجویان و انتقاد از کشیده شدن اعتراضات به خیابان قول پیگیری مطالبات صنفی دانشجویان را داد. دانشجویان روز شنبه نیز تجمع مشابهی را در کوی برگزار کردند.

در همین رابطه خبرگزاری وابسته به دولت از قول یک مقام مسوول در کوی دانشگاه تهران گفت: سوء‌استفاده‌کنندگان در جریان اعتراض به وضع غذای سلف سرویس کوی دانشگاه، ظهر جمعه و شنبه شب، بیش‌از ۱۰ میلیون تومان به کوی دانشگاه خسارت وارد کردند. ایرنا در ادامه اعلام کرد سوء استفاده‌ کنندگان ضمن شکستن درب انبار مواد غذایی خوابگاه، دو هزار کنسرو ماهی به همراه چند گونی برنج، قند و شکر و تعدادی حلب روغن را با خود برده اند.

ایسنا نیز از فعالیت تمام وقت سرویس‌های دانشجویی و تضمین کیفیت غذای کوی دانشگاه از قول ضیایی، مدیر روابط عمومی دانشگاه تهران، خبر داد.

ضیایی در گفت‌وگو با ایسنا گفت: سرویس‌های دانشجویی فعال در مسیر کوی - دانشگاه امسال در دو نوبت ۱۰-۸ و ۱۹-۱۴ به ارایه خدمات می‌پرداختند و به عبارت دیگر تنها در ساعات ۱۰ تا ۱۴ به علت کمبود متقاضی، سرویس دهی انجام نمی‌گرفت که از امروز بنا بر درخواست دانشجویان سرویس‌دهی در کل ساعات ۸ صبح تا ۸ شب انجام می‌گیرد.

وی همچنین با اشاره به اعتراض برخی دانشجویان کوی نسبت به کیفیت غذا گفت: در این خصوص و در پی بازدید مجدد مسؤولان دانشگاه، مقرر شد برای تضمین کیفیت غذا، از مواد اولیه بهتری استفاده شود و همچنین به پیمانکار نیز تذکرات لازم داده شد.

دکتر ضیایی در پایان درباره درخواست‌ دانشجویان معترض مبنی بر تغییر مدیریت کوی تصریح کرد: تغییر مدیریت کوی به سیاست دانشگاه مربوط است و هرجا که خدمات مناسب به دانشجو انجام نگیرد، اقدامات لازم در این زمینه از سوی دانشگاه انجام می گیرد.

اما در حالی که ایسنا از قول روابط عمومی دانشگاه تهران اعلام کرد به پیمانکار مسئول تهیه و طبخ غذا در خصوص کیفیت پایین غذا تذکراتی داده شده، مهر از قول قمصری، معاون دانشجویی دانشگاه تهران، از تغییر پیمانکار خبر داد.

قمصری در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این خبر گفت: پیمانکار جدید سلف سرویس کوی دانشگاه به زودی تعیین می شود و سعی می شود بر روی کلیه عواملی که می تواند در کیفیت غذا موثر باشد، دقت نظر شود.

پیش تر محمود احمدی نژاد در حاشیه مراسم عزاداری ماه محرم در دانشگاه تهران در مورد رفع مسائل صنفی دانشجویان، به خصوص در زمینه تامین سرویس های نقلیه، قول مساعدت داده بود. مشکل کمبود سرویس های نقلیه از ابتدای امسال با اجرای طرح جداسازی دختران و پسران به صورت جدی مطرح شده است.

با همه این احوال دبیرکل شورای صنفی دانشگاه تهران، با توجه به برآورده نشدن خواسته های دانشجویان، احتمال ادامه اعتراضات را منتفی ندانست. رسولی عصر دیروز در گفت وگو با اعتماد ضمن آرام توصیف کردن فضای کوی خواستار توجه جدی مسوولان در برآوردن خواسته های صنفی دانشجویان شدخبرنامه امیرکبیر: در حالی که مسئولین دانشگاه تهران اعلام کرده اند به خواسته های صنفی دانشجویان کوی دانشگاه رسیدگی خواهند کرد، اعتراضات دانشجویان برای سومین شب متوالی در محوطه کوی دانشگاه ادامه یافت.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر ساعت ۷:۳۰ یکشنبه شب، ۷ بهمن ماه، در حدود ۵۰۰ نفر از دانشجویان ساکن کوی دانشگاه تهران با تجمع در محوطه کوی به اعتراضات خود پیرامون مطالبات صنفی و سیاسی خود ادامه دادند. دانشجویان ابتدا با خواندن شعار «یار دبستانی» و سر دادن شعارهایی همچون «رئیس بی لیاقت استعفا استعفا»، «دانشجوی زندانی آزاد باید گردد» و… به راهپیمایی در صحن کوی پرداخته و به تدریج مقابل درب دانشکده فنی کوی جمع شدند.

این در حالی بود که دقایقی پس از آغاز تجمع دانشجویان نیروی انتظامی و گارد ضد شورش به همراه مامورین لباس شخصی در خیابان امیرآباد مستقر شده بودند. تعداد نیروهای پلیس ضد شورش بیش از هفتاد نفر بود که با تعداد زیادی خودرو از جمله دو اتوبوس، چهار مینی‌بوس و یک خودروی کورکننده آنتن تلفن همراه، در اطراف کوی دانشگاه مستقر شدند.

نیروی انتظامی به طرف دانشجویان تجمع کننده داخل کوی اقدام به سنگ پراکنی کردند که دانشجویان نیز در اقدامی متقابل به طرف مامورین نیروی انتظامی مستقر در خیابان سنگ پرتاب می کردند. نیروهای گارد ویژه همچنین در اقدامی تحریک آمیز در پاسخ به شعارهای دانشجویان بر علیه نیروی انتظامی دانشجویان را «هو» می کردند و نیروهای گارد در خیابان امیرآباد مقابل خوابگاه دانشجویان رژه می رفتند.

پس از آن که جمعیت دانشجویان تجمع کننده مقابل درب فنی به بیش از ۷۰۰ نفر رسیده بود، اقدامات تحریک آمیز نیروی انتظامی و فشار جمعیت موجب شکسته شدن درب فنی و خارج شدن دانشجویان از کوی شد. دانشجویان درحالی که شعار «مرگ بر دیکتاتور» سر می دادند چند متر وارد خیابان شدند.

در پی این حرکت دانشجویان، گارد ویژه در اقدامی بی سابقه با حمله به طرف دانشجویان، آن ها را تا داخل کوی تعقیب و دانشجویان تجمع کننده را مورد ضرب و شتم قرار داد. در پی ضرب و شتم دانشجویان حدود ۱۸ نفر از دانشجویان جراحاتی در ناحیه سر، صورت، پا و دست برداشتند. گارد ویژه همچنین در داخل کوی اقدام به دستگیری ۴-۵ نفر از دانشجویان نمود.

پس از این حرکت، نیروهای گارد از کوی خارج شده و به داخل خیابان باز گشتند. دانشجویان نیز با انتقال مجروحین به داخل نمازخانه، همچنان به تجمع و سر دادن شعار در محوطه کوی ادامه دادند. جمعیت دانشجویان در ساعت ۱۰ شب به بیش از ۱۰۰۰ نفر رسیده بود و دانشجویان شعارهای تند سیاسی بر علیه مسئولین نظام سر می دادند.

دانشجویان از داخل کوی و پشت بام ساختمان خوابگاه های کوی اقدام به پرتاب سنگ و مواد آتش زا به داخل خیابان کردند. گارد ضد شورش در مقابل این حرکت به حالت نشسته درآمده و سپرهای خود را روی سر خود گرفته بود، تا سنگ و مواد آتش زا به آن ها آسیبی نرساند. اما با این وجود چند نفر از مامورین نیروی انتظامی مجروح و با آمبولانس به بیمارستان منتقل شدند.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر تجمع دانشجویان تا دقایقی مانده به نیمه شب ادامه داشت و در چند نوبت پس از تجمع دانشجویان مقابل درب ها، مامورین نیروی انتظامی با حمله به سمت دانشجویان آن ها را از پشت درب های کوی متفرق می کردند. دانشجویان شعار می دادند «دانشجو می میرد، ذلت نمی پذیرد»، «زنجانی بی عرضه، برو برگرد به حوزه» و… .

در حالی که جو رعب و وحشت در میان دانشجویان ساکن کوی از حمله شبانه نیروهای لباس شخصی به کوی حاکم شده، همانند اتفاقی که در ۱۸ تیر سال ۷۸ افتاد، معرضین به تجمع خود خاتمه داده و به اتاق های خود بازگشتند.

حرکت اعتراضی دانشجویان ساکن کوی دانشگاه تهران روز جمعه و در پی پایین بودن کیفیت غذا آغاز و این اعتراض به خیابان کشیده شد. همان روز قمصری، معاون دانشجویی دانشگاه تهران، با حضور در میان دانشجویان و انتقاد از کشیده شدن اعتراضات به خیابان قول پیگیری مطالبات صنفی دانشجویان را داد. دانشجویان روز شنبه نیز تجمع مشابهی را در کوی برگزار کردند.

در همین رابطه خبرگزاری وابسته به دولت از قول یک مقام مسوول در کوی دانشگاه تهران گفت: سوء‌استفاده‌کنندگان در جریان اعتراض به وضع غذای سلف سرویس کوی دانشگاه، ظهر جمعه و شنبه شب، بیش‌از ۱۰ میلیون تومان به کوی دانشگاه خسارت وارد کردند. ایرنا در ادامه اعلام کرد سوء استفاده‌ کنندگان ضمن شکستن درب انبار مواد غذایی خوابگاه، دو هزار کنسرو ماهی به همراه چند گونی برنج، قند و شکر و تعدادی حلب روغن را با خود برده اند.

ایسنا نیز از فعالیت تمام وقت سرویس‌های دانشجویی و تضمین کیفیت غذای کوی دانشگاه از قول ضیایی، مدیر روابط عمومی دانشگاه تهران، خبر داد.

ضیایی در گفت‌وگو با ایسنا گفت: سرویس‌های دانشجویی فعال در مسیر کوی - دانشگاه امسال در دو نوبت ۱۰-۸ و ۱۹-۱۴ به ارایه خدمات می‌پرداختند و به عبارت دیگر تنها در ساعات ۱۰ تا ۱۴ به علت کمبود متقاضی، سرویس دهی انجام نمی‌گرفت که از امروز بنا بر درخواست دانشجویان سرویس‌دهی در کل ساعات ۸ صبح تا ۸ شب انجام می‌گیرد.

وی همچنین با اشاره به اعتراض برخی دانشجویان کوی نسبت به کیفیت غذا گفت: در این خصوص و در پی بازدید مجدد مسؤولان دانشگاه، مقرر شد برای تضمین کیفیت غذا، از مواد اولیه بهتری استفاده شود و همچنین به پیمانکار نیز تذکرات لازم داده شد.

دکتر ضیایی در پایان درباره درخواست‌ دانشجویان معترض مبنی بر تغییر مدیریت کوی تصریح کرد: تغییر مدیریت کوی به سیاست دانشگاه مربوط است و هرجا که خدمات مناسب به دانشجو انجام نگیرد، اقدامات لازم در این زمینه از سوی دانشگاه انجام می گیرد.

اما در حالی که ایسنا از قول روابط عمومی دانشگاه تهران اعلام کرد به پیمانکار مسئول تهیه و طبخ غذا در خصوص کیفیت پایین غذا تذکراتی داده شده، مهر از قول قمصری، معاون دانشجویی دانشگاه تهران، از تغییر پیمانکار خبر داد.

قمصری در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این خبر گفت: پیمانکار جدید سلف سرویس کوی دانشگاه به زودی تعیین می شود و سعی می شود بر روی کلیه عواملی که می تواند در کیفیت غذا موثر باشد، دقت نظر شود.

پیش تر محمود احمدی نژاد در حاشیه مراسم عزاداری ماه محرم در دانشگاه تهران در مورد رفع مسائل صنفی دانشجویان، به خصوص در زمینه تامین سرویس های نقلیه، قول مساعدت داده بود. مشکل کمبود سرویس های نقلیه از ابتدای امسال با اجرای طرح جداسازی دختران و پسران به صورت جدی مطرح شده است.

با همه این احوال دبیرکل شورای صنفی دانشگاه تهران، با توجه به برآورده نشدن خواسته های دانشجویان، احتمال ادامه اعتراضات را منتفی ندانست. رسولی عصر دیروز در گفت وگو با اعتماد ضمن آرام توصیف کردن فضای کوی خواستار توجه جدی مسوولان در برآوردن خواسته های صنفی دانشجویان شد.

ده بهمن روز همبستگی وبلاگ نویسان

۱۳۸۶ دی ۲۷, پنجشنبه






نیست تردید زمستان می گذرد
وز پی اش پیک بهار
با هزاران گل سرخ
بی گمان می آید...
بهار سبز و زیبای طبیعت در حالی در راه است که تعداد زیادی از همکلاسی ها و دوستانمان هنوز در بندند. آرش پاکزاد(دانشگاه مازندران)- سعید حبیبی(عضو کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر)- انوشه آزادبر(دانشگاه تهران)- ایلناز جمشیدی (ارتباطات٬ آزاد تهران مرکز)- مهدی گرایلو (ژئو فیزیک٬ تهران)- نادر احسنی( دانشگاه مازندران)- بهروز کریمی زاده(دانشگاه تهران)- نسیم سلطان بیگی (دانشکده ارتباطات٬ علامه) - علی سالم(کارشناسی ارشد پلیمر- پلی تکنیک)- محسن غمین (دانشگاه پلی تکنیک)- روزبه صف شکن(دانشگاه تهران)- یاسر(صدرا) پیر حیاتی(دانشگاه شاهد)- سعید آقام علی (دانشگاه یزد)- علی کلایی (دانشگاه آزاد واحد شهریار)- امیر مهرزاد ( دانش آموز)- هادی سالاری (دانشگاه رجایی)- فرشید فرهادی آهنگران(دانشگاه رجایی)- امیر آقایی (دانشگاه رجایی)- میلاد عمرانی(دانشگاه رجایی)-کیوان امیری الیاسی (کارشناسی ارشد صنایع دانشگاه صنعتی شریف)-٬ سروش هاشم پور(دانشجو اهواز )- فرشاد دوستی پور- سهراب کریمی - جواد علی زاده- محمدصالح ایومن - مهدی اللهیاری (کارشناسی ارشد٬ دانشگاه صنعتی شریف)-روزبهان امیری (علوم کامپیوتر٬ تهران)- بهرام شجاعی (مهندسی شیمی٬ دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب) سعید آقاخانی - مجید اشرف نژاد- پیمان پیران ( به نقل از بعضی منابع دانشجویی)-عابد توانچه (به نقل از ناصر زر افشان)
طی یک ماه و نیم گذشته تعداد زیادی از دانشجویان در شهرها و دانشگاههای مختلف به خاطر برگزاری یا شرکت در مراسم 16 آذر دستگیر شده و در زندان نگهداری می شوند. در این مدت به خانواده های این دانشجویان اجازه ملاقات با فرزندانشان داده نشده و تنها تماسهای کوتاه تلفنی انجام شده است. این خانواده ها که تحت فشارهای روحی و نگرانی شدید به سر می برند٬ بارها به دستگیری فرزندان خود اعتراض کرده و خواهان آزادی دانشجویان زندانی شده اند.
علیرغم تلاشهای بسیاری که برای آزادی این دانشجویان صورت گرفته تا کنون همچنان تعداد زیاد ی از این عزیزان در زندان به سر میبرند و حتی هنوز به تعدادی از این دانشجویان اجازه مکالمه تلفنی هم داده نشده است.
ضمن همدردی با خانواده های این عزیزان به احترام فرزندان آزادی خواه و عدالت طلب ایران که تعدادی از آن ها وبلاگ نویس نیز هستند، ما جمعی از وبلاگ نویس ها تصمیم گرفته ایم که نام وبلاگهای خود را در این روز به "۱۰ بهمن ٬ روز حمایت وبلاگ نویس هاي ايراني از آزادی دانشجویان دربند" تغییر دهیم.
به اميد آزادي تمامي یارانمان
(وبلاگ خود را در قسمت نظرخواهی این وبلاگ وارد کنید يا به آدرس10bahman@gmail.com بفرستيد تا به لیست حامیان اضافه شود.)
پی نوشت : از همه وبلاگهای حامی این طرح می خواهیم که برای سرعت بخشیدن به روند همبستگی و حمایت وبلاگ نویسان و دانشجویان هر کس حداقل ۱۰ نفر از دوستانش را برای پیوستن به این حرکت جمعی دنیای مجازی و همبستگی با دانشجویان دعوت کند.

کد لوگوی حمایتی را در بلاگ های خود بگذارید।

ایران من

۱۳۸۶ دی ۲۳, یکشنبه

ومن تفاله یک انقلاب مصنوعی

دچارنعشه گی قرص خواب مصنوعی

شب و سیاهی ممتد دروغ های قشنگ

همه نتیجه آن انتخاب مصنوعی

و بعد کشتن خورشید در مقابل من

بدل شده به بتی آفتاب مصنوعی

چه دسته های گلی را به آب بخشیدند

به حیله صلوات و گلاب مصنوعی

و بعد شهر مرا با سپاه پر کردند

برای ختم سئوال و جواب مصنوعی

بگو بگو چه کسی را قصاص باید کرد ؟

سر نوشتن متن کتاب مصنوعی ...

***

وبال گردن من شد بهار مصنوعی

و بال پر زدنم گشت دار مصنوعی

1357 تا امروز

خیال زندگی و انتظار مصنوعی

ندیدن و نشنیدن و در مقابل هم

خیانت و خفقان اختیار مصنوعی

و جمعه های ریا ، پاتق ربا خواران

خطابه های سیاست مدار مصنوعی

در این وسط چه به روز من و تو می آ ید

به دست رهبری و شهردار مصنوعی

****

و من تفاله یک اشتباه سخت و بزرگ

و پا گرفته این روز گار مصنوعی /.







امشب برای چندمین بار بود که از روی نفرت ِ خشم و یا نوعی دلگرفته گی روی دیوار ها مشت کوبیدم و فریاد زدم : خدایا تا کی واقعا تا کی ِ تا کی باید نشست و به خفقان حاکم در این کشور رو تماشا کرد و هم خود و هم به درگیری های زندگی هم نوع خود با دیده ای حیران نگریست آری فقط نگریست و چند لحظه برای تمام عمر خود آهی سینه سوز کشید . آیا ما مردم ایران فقط زاده شده ایم که زیر استکبار و استمثار زندگی کرده ببخشید بردگی کرده و کسانی آن بالا ها بنشینند و ریخت و پاش کنند ُ آیا حق ملت این است آقای خامنه ای ِ آقای احمدی نژاد و آقایانی که آن بالا فقط میبرید و میدوزید آیا با ایران گردی و جهان گردی و سخنرانی جوانی بخاطر زندگی و مشکلاتش اقدام به خود کشی نخواهد کرد و با پیام های احمقانه شما به زندگی ادامه خواهد داد . شما روسای مختلف کشور که تنها به ایراد نطق بسنده کرده تا از سئوال پیچ شدن توسط مطبوعات خلاص شده و بهانه ای دست رسانه ها نداده و با خیال راحت به زندگی خود برسید آیا آن رهبری که با تکیه کردن به نام او فقط ملت را میچاپید و با رشه های آنچنانی قصد در منحرف کردن اذهان عمومی را دارید فکر فردا را نمی کنید از رسوایی که فردا گریبان کیر شماهاست نمیترسید . به خدا یی که اعتقاد دارم فردا باید جواب نسلی را بدهبد که این بلا ها را دارید سرشان می آورید .

نه تنها من بلکه هزاران نفر مانند من در تمام ایران روز شب فقط به شما ها نفرین میفرستند و در برابر کارهای شما فقط آرزو آنمدن آن روز را میکنند که شما نیز مانند صدام و دیگران د ر برابر تمام ملت محاکمه خواهید شد و به مجازات خود خواهید رسید . خطاب شخنان من با آنهایی مانند خامنه ای و احمدی نژاد و دارو دسته این ها است که نزدیک ۳ دهه است که کشور از درون به نابودی کشیده و می کشید . نمیدانم این سطر ها را میخوانید یا نمیخوانید ولی امید وارم بخوانید چون شاید با خواندن این سطر ها کمی به خود بیایید تا دیر نشده البته دیر هم شده خیلی دیر و به خاطر همین است که نمیدانید دارید چه کار میکنید . من از آن روزی می تریم که دست بیگانه برای بر قراری ثبات به ایران لشکر کشی کند و گروه های سیاسی مختلف و نژاد های مختلف به جان هم بیفتند و در ایران جنگ ها یداخلی به وجود آید و کاش خدا آن روز را نیاورد که آن روز روز نابود ی ایران است و برگشت به اول کاری بسیار دشوار خواهد بود هم از طرف شما و نیز از طرف بیگانه . نشسته ایم همه قاه قاه می خندیم ///همه به زشت ترین اشتباه می خندیم ........ آری فقط وظیفه ما ایرانی ها شده یا خندیدن و یا سکوت کردن که اگر این کار را نکنیم روز مان مثل اینکه نخواهد گذشت . آیا آقای خامنه ای در تنهایی مثلا قبل از خواب یا توی توالت یا حمام ( فکر کنم آنجا تها باشید ) هم به خودتان و هم به مردم و نفرت مردم نسبت به خودتان فکر کرده اید که در آینده ای نه چندان دور به سرتان چه خواهد آمد یانه ؟ با آقای احمدی نژاد نیز هستم شما چطور فکر کرده اید ؟ خود مانیم از واقیعت که نمیتوتن فرار کرد . خودتان را شبیه به چه می بینید ؟ آگر خودتان را قاضی خودتان کنند به خودتان چه حکمی می دهید ؟ اعدام ؛ حبس ابد ؛ تبعید و یا این که از الان خودتان را تبرئه کرده اید ؟ این سطر هایی که نوشته ام حرف تمام ملت ایران است تنها مال من نیست و در این دادگاه همه حضور خواهند داشت و در ست در های بسته انجام نخواهد شد بلکه تمام دنیا شما و مارا خواهد دید . راستی تا محاکمه نشده اید به حساب های بانکی خود سری بزنید . شوخی نمیکنم آقای رهبر کبیر ؛ آقای رئیس جمهور محترم و محبوب از خودتان هم اگر خجالت نمکشید از تاریخ که در مورد شما و هم در مورد کارهلی شما خواهد نوشت شرم کنید که آن روز همین کودکان من و شما جملات تاریخ را خواهند خواند و در مورد دران خود قضاوت خواهند کرد . فکر کنم اگر گردش امور در دستان شما بود تاریخ را از درس ها حذف میکردید و البته الان هم همین کار را کرده اید !! من قبلا وقتی داشتم نامه ای به رهبر می نوشتم فکر کردم که اگر کمی پند و نصیحت بار کنم بهتر است ولی الان میبینم نه کاش آن روز نامنه را به همین منوال می نوشتم . توهین میکردم بد و بیرا میگفتم و از این جور حرفا که همه ملت در همه جا دارند میگویند . خلاصه آقای خامنه ای و احمدی نژاد منتظر روز هستم که شما نیز مانند تمام جلادان محاکمه شوید و به دست مردم ایران محجازات که این روز خیلی زود فرا خواهد رسید . حرف های دیگیری نیز داشتم ولی میدانم که تکراری است و همه میدانند و برای شما نیز جز جای تفریح نخواهد داشت . پس به همین اکتفا کرده و از خدا میخواهم که شما و تمام خیانت کاران و ستم کاران را سرنگون کرده و آزادی و امنیت و عدالت را به ایران باز گرداند .

محسن حسن نژاد

******************************

باید تمام مدرسه را با خبر کنیم

تا با هم از کلاس سیاست حزر کنیم

خود کار های آبی خود را از این به بعد

باید برای ضربه آخر تبر کنیم

هر چه مداد سبز و سپید است و سرخ رنگ

در درس رسم پرچم مان تیز تر کنیم

این زنگ های تلخ سیاهی موقتی است

آماده ای رفیق که شب را سحر کنیم ؟

آزادی من و تو به دست کلاس ماست

برخیز تا برای رهایی خطر کنیم

تا فتح آفتاب کماکان مقاومت

تا آسمان مدرسه را پر شرر کنیم .

دیروز روی تخته سیاه کلاسمان

آقا نوشت : ما همه باید خطر کنیم .

کمیته بین المللی علیه اعدام

۱۳۸۶ دی ۲۰, پنجشنبه

کمپين اضطراري کميته بين المللي عليه اعدام

دو جوان در استان فارس به اعدام از طريق پرتاب از بلندي محکوم شدند!

يک جنايت غير قابل تصور از طرف جمهوري اسلامي ايران
فورا براي نجات طيب و يزدان دست بکار شويم!




طيب و يزدان دو جواني هستند که متهم شده اند به دو دانشجوي پسر، تجاوز کرده و رابطه جنسي با مردان داشته اند.
درمذهب اسلام مردان همجنسگرا به اعدام به شيوه پرتاب از بلندي محکوم ميشوند و جمهوري اسلامي ايران براي اولين بار در تاريخ سي ساله جنايت و کشتار وحشيانه خود، اين بار دو جوان را در شعبه دوم دادگاه کيفري استان فارس به چنين اعدامي محکوم کرده است.
شنيدن اين خبر، براي هر انساني، تکان دهنده و وحشتناک است. جمهوري اسلامي ايران استاندارد حمله به حقوق انساني و لگد مال کردن حرمت و حيثيت انسانها را در مي نوردد و اين بار ميخواهد جلوي چشم جهانيان دو جوان را با پرتاب از بلندي به قتل برساند.
اين حکومت وحشت اسلامي بايد با اعتراضي به مراتب گسترده تر از قبل و با انزواي کامل بين المللي روبرو شود.
بايد با اعتراض گسترده در ايران در دنيا مانع اجراي اين حکم شويم. اين عقبگرد کامل در دنيا است و بايد پاسخ درخور به آن داده شود.
اين رفتار وحشيانه و اين حکم چند روز بعد از دست و پا بريدن پنج جوان در استان سيستان و بلوچستان اعلام ميشود. جمهوري جنايت اسلامي ايران در رسانه هاي رسمي حود وقيحانه اعلام کرد که پنج جواني را که در ناآراميهاي سيستان و بلوچستان حضور فعال داشته اند به بريدن دست و پا محکوم کرده و دست راست و پاي چپ اين پنج جوان را با " رعايت استاندارهاي پزشکي"، در روز ٦ ژانويه٢٠٠۸ قطع کرده است!!١
کميته بين المللي عليه اعدام ضمن ابراز خشم و انزجار عميق خود از اين رفتار قرون وسطايي و وحشيانه جمهوري اسلامي ايران از همگان دعوت ميکنند درمقابل اين جنايت و اين رفتار وقيحانه بايستند!
اين خبر را به گوش همگان برسانيد و بهر طريق ممکن به اين رفتار اعتراض کنيد.
ما از همه نهادهاي مدافع حقوق انساني، از همه مردم در ايران و در دنيا ميخواهيم حتما به اين جنايت اعتراض کنند.
بايد اتحاديه اروپا و سازمان ملل و همه دولتهاي اروپايي را تحت فشار گذاشت، سکوت و نظاره گر بودن را کنار گذاشته و فورا به اين رفتار وحشيانه اعتراض کنند.
ما نبايد بگذاريم اين دو جوان طيب و يزدان چنين وحشيانه اعدام شوند. به کمپين نجات طيب و يزدان بپيونديد.




کميته بين المللي عليه اعدام
۹ ژانويه ٢٠٠۸

www.adpi.net
manochermasori@yahoo.com
0046704917494

حکم سنگسار عبدالله فریور مقدم به واحد اجرای احکام ساری فرستاده شده است!

جمهوری اسلامی حکم سنگسار عبدالله فریور مقدم، متولد 1337 در مازندران را به واحد اجرای احکام اعدام و سنگسار ارسال کرد. خانواده عبدالله در تماسی که امروز با دادگاه گرفتند از این امر باخبر شدند. نگرانی و وحشت از سنگسار عبدالله خانواده وی را به حد فلج رسانده است. عبدالله فریور و خانواده وی از ما و از تمامی گروه ها وسازمانهای بین المللی مدافع حقوق انسانها، تقاضای کمک کرده اند.

عبدالله به اتهام "روابط جنسی خارج از ازدواج"، بیش از3 سال است که در زندان به سر می برد. بر اساس اظهارات خانواده عبدالله، وی بعداز بازداشت توسط نیروی انتظامی به مدت 21 یکروز تحت فشار و ضرب و شتم این نیرو بوده و در نهایت کنترل را از دست داده است و به "روابط جنسی خارج از ازدواج" اعتراف کرده است. در دادگاه اول، که در آذر ماه 1384 برگزارشد، با اینکه عبدالله اعتراف خود را پس می گیرد و اعلام می کند که تحت فشار این اعتراف نامه را نوشته است، به سنگسار محکوم می شود. و در دادگاه دوم که در دی ماه 1385 برگزار شد، حکم سنگسار وی تأیید شده است. تمای اسناد موجود نشان می دهد که عبدالله بیگناه است و رسمآ با شخص مورد نظر ازدواج کرده است.

این اولین باری نیست که دادگاه های اسلامی جمهوری اسلامی، انسانی را به جرم روابط جنسی خارج از ازدواج، به سنگسار محکوم می کند. سنگسار عملی شنیع و ضد انسانی که مردم دنیای متمدن امروز آنرا به شدت محکوم کرده اند و می کنند. ما خواستار توقف فوری حکم سنگسار عبدالله و آزادی وی از زندان هستیم. کمیته بین المللی علیه اعدام و سنگسار از تمامی امکانات بین المللی خود استفاده خواهد کرد تا موجب آزادی عبدالله از زندان شود.

مردم آزادیخوه، انجمن ها و سازمانهای مدافع حقوق بشر!
ما همه شما را فر می خوانیم که به کمپین نجات جان عبدالله بپیوندید. براي لغو حکم سنگسار عبدالله بهر طريق ممکن اقدام کنيد. ارسال نامه اعتراضي٬ پخش خبر اين حکم٬ ملاقات با نهادهاي متعدد مدافع حقوق انساني و اعمال فشار بيشتر بر عليه حکومت اسلامي ايران . اين تنها راه نجات عبدلله از سنگسار است.


کمیته بین المللی علیه اعدام
‏2007‏/11‏/28
manochermasori@yahoo.com
www.adpi.net
Tel: 0046704917494

مرثیه ای برای یک دانشجو

۱۳۸۶ دی ۱۸, سه‌شنبه

مرثیه ای برای یک دانشجو

سلام دانشجو . میله ها حالشان خوب است ؟! بازجو ها باز هم بد و خوب میشوند ؟ کار و بارچطور است ؟! بی شک دوستانی پیدا کرده ای و حال دیگر تنهایی انفرادی را پشت سر گذارد ای . از مادرت پرسیدی حالشان خوب است دل دل میزنند برای دیدنت . با قلبی شکسته و با چشمی گریان برایت دعا میکند . نگرانی هم که ای میدانی خوب روزهای سختی است ...اشک میریزد و میشمارد تا به روز آزادی نا نوشته ناخوانده برسد !




معادله را میبینی مادرت آزادی تو را میخواهد و تو آزادی ملتت را ،تو و مادرت میشوید یک ملت و مادر من از مادر تو می آموزد اگر که من از تو بیاموزم که باید بیهوده زیست جانوروار
نداشته باشم .

آری میدانم که تو:

هرگز از مرگ نهارسیدی

اگرچه دستانش از ابتذال شکننده تر بود

میدانم که تمام هراس تو

مردن در سرزمینی است

که مزد گور کن از آزادی آدمی افزون باشد

نامه ای دو سه خط حرفی ، کمی آغوش بفرست ، بیا که همکلاسی ها در تک تک واژه های بودن تو را میخوانند.




نقطه بازی میکنند

تیک و تاک ساعت باز هم بازی میکنند

تا رهایی باز هم بازی میکنند ।


















کمپین آزادی برای سعید حبیبی و دانشجویان در بند
کمپین آزادی برای مهندس حشمت الله طبرزدی
کمپین آزادی برای عمادالدین باقی
کمیته تلاش برای رهایی مازیار سمیعی
کمپین آزادی برای نسیم سلطان بیگی
کمپین آزادی برای محمود صالحی
کمپین آزادی برای دانشجویان پلی تکنیک
دانشجویان دستگیر شده ی چمران اهواز را آزاد کنید

همه با هم در آتش خشم ملت خواهند سوخت

۱۳۸۶ دی ۱۷, دوشنبه

در شرايطی که رژيم دست و پای مخالفان را قطع ميکند برخی صحبت از بخشش سران رژيم و همکارانشان را مطرح ميکنند! وقتی اين آيت الشيطانها و همدستانشان در رژيم خونريز و ضد ايرانی کنونی خودشان هم نگران عواقب اعمال وحشيانه خود نيستند اعجاب انگيز است که عده ای از تريبونهای خارج از کشور از حالا برای اينها بخشش از ملت گدايی ميکنند. کدام بخشش؟ اين نظام ملعون گستاخی و عداوت با ملت ایران را از حد گذرانده. دست و پای ملت ما را برای برقرار ماندن خود دارند می برند. کدام بخشش؟ زنان و مردان و کودکان ایران زمین را برده های بی اجر و مواجب خود میدانند. جان و مال ملت ما را ارثیه پدری خود میخوانند، کدام بخشش؟ جایی هم مگر برای بخشش گذاشتند این خون آشامان این ضحاکان تاریخ؟ خير. اگر کسی در اين نظام هست که بخشش ميطلبد هم اکنون بايد اعلام کند. با طرد کامل نظام بايد اعلام کند. در غير اينصورت اين دست و پا بريدن را قبول دارد. با ماندن در نظام همه دارند مهر تاييد بر اين جنايات ميزنند. صدايی هم از هيچيک در نميايد که نکنيد نکشيد نبريد دست و پای ملت را. همه با هم در اين جنايات شريکند. همه با هم در آتش خشم ملت خواهند سوخت.

تا به حال به این فکر کرده اید؟

تا به حال به این فکر کرده اید؟





اگر یزید و شمر و دارودسته اش گنهکار باشند بدا به روزگارشان که به دوزخ رفته اند و دارند آزار و شکنجه زشت کاری خود را می بینند.

اگر درستی با علی و حسن و حسین بوده باشد خوشا به حالشان که در خوش گذران کده (بهشت) با دختران و پسر بچگان زیبا و می ناب و کباب و شیرو عسل سرو کار دارند



پس کجای این کار دلخوری و گریه زاری دارد؟



زمانیکه از کنار این اندیشه های درست نادیده و نادرست میگذریم و نا آگاهانه با گریه و زاری خاک بر سر می ریزیم چرا نباید اندکی به خود آییم که نکند در پس این پرده رازی نهفته است. دکانداران دین پیروان گمراه نگاهداشته شده را وادار به کارهای دیوانه واری می کنند تا همچنان سرگردان بمانند و در پی دست آوری درستیها بر نیایند.
Powered by: Blogger
Based on Qwilm! theme.