ایران من

۱۳۸۶ دی ۲۳, یکشنبه

ومن تفاله یک انقلاب مصنوعی

دچارنعشه گی قرص خواب مصنوعی

شب و سیاهی ممتد دروغ های قشنگ

همه نتیجه آن انتخاب مصنوعی

و بعد کشتن خورشید در مقابل من

بدل شده به بتی آفتاب مصنوعی

چه دسته های گلی را به آب بخشیدند

به حیله صلوات و گلاب مصنوعی

و بعد شهر مرا با سپاه پر کردند

برای ختم سئوال و جواب مصنوعی

بگو بگو چه کسی را قصاص باید کرد ؟

سر نوشتن متن کتاب مصنوعی ...

***

وبال گردن من شد بهار مصنوعی

و بال پر زدنم گشت دار مصنوعی

1357 تا امروز

خیال زندگی و انتظار مصنوعی

ندیدن و نشنیدن و در مقابل هم

خیانت و خفقان اختیار مصنوعی

و جمعه های ریا ، پاتق ربا خواران

خطابه های سیاست مدار مصنوعی

در این وسط چه به روز من و تو می آ ید

به دست رهبری و شهردار مصنوعی

****

و من تفاله یک اشتباه سخت و بزرگ

و پا گرفته این روز گار مصنوعی /.







امشب برای چندمین بار بود که از روی نفرت ِ خشم و یا نوعی دلگرفته گی روی دیوار ها مشت کوبیدم و فریاد زدم : خدایا تا کی واقعا تا کی ِ تا کی باید نشست و به خفقان حاکم در این کشور رو تماشا کرد و هم خود و هم به درگیری های زندگی هم نوع خود با دیده ای حیران نگریست آری فقط نگریست و چند لحظه برای تمام عمر خود آهی سینه سوز کشید . آیا ما مردم ایران فقط زاده شده ایم که زیر استکبار و استمثار زندگی کرده ببخشید بردگی کرده و کسانی آن بالا ها بنشینند و ریخت و پاش کنند ُ آیا حق ملت این است آقای خامنه ای ِ آقای احمدی نژاد و آقایانی که آن بالا فقط میبرید و میدوزید آیا با ایران گردی و جهان گردی و سخنرانی جوانی بخاطر زندگی و مشکلاتش اقدام به خود کشی نخواهد کرد و با پیام های احمقانه شما به زندگی ادامه خواهد داد . شما روسای مختلف کشور که تنها به ایراد نطق بسنده کرده تا از سئوال پیچ شدن توسط مطبوعات خلاص شده و بهانه ای دست رسانه ها نداده و با خیال راحت به زندگی خود برسید آیا آن رهبری که با تکیه کردن به نام او فقط ملت را میچاپید و با رشه های آنچنانی قصد در منحرف کردن اذهان عمومی را دارید فکر فردا را نمی کنید از رسوایی که فردا گریبان کیر شماهاست نمیترسید . به خدا یی که اعتقاد دارم فردا باید جواب نسلی را بدهبد که این بلا ها را دارید سرشان می آورید .

نه تنها من بلکه هزاران نفر مانند من در تمام ایران روز شب فقط به شما ها نفرین میفرستند و در برابر کارهای شما فقط آرزو آنمدن آن روز را میکنند که شما نیز مانند صدام و دیگران د ر برابر تمام ملت محاکمه خواهید شد و به مجازات خود خواهید رسید . خطاب شخنان من با آنهایی مانند خامنه ای و احمدی نژاد و دارو دسته این ها است که نزدیک ۳ دهه است که کشور از درون به نابودی کشیده و می کشید . نمیدانم این سطر ها را میخوانید یا نمیخوانید ولی امید وارم بخوانید چون شاید با خواندن این سطر ها کمی به خود بیایید تا دیر نشده البته دیر هم شده خیلی دیر و به خاطر همین است که نمیدانید دارید چه کار میکنید . من از آن روزی می تریم که دست بیگانه برای بر قراری ثبات به ایران لشکر کشی کند و گروه های سیاسی مختلف و نژاد های مختلف به جان هم بیفتند و در ایران جنگ ها یداخلی به وجود آید و کاش خدا آن روز را نیاورد که آن روز روز نابود ی ایران است و برگشت به اول کاری بسیار دشوار خواهد بود هم از طرف شما و نیز از طرف بیگانه . نشسته ایم همه قاه قاه می خندیم ///همه به زشت ترین اشتباه می خندیم ........ آری فقط وظیفه ما ایرانی ها شده یا خندیدن و یا سکوت کردن که اگر این کار را نکنیم روز مان مثل اینکه نخواهد گذشت . آیا آقای خامنه ای در تنهایی مثلا قبل از خواب یا توی توالت یا حمام ( فکر کنم آنجا تها باشید ) هم به خودتان و هم به مردم و نفرت مردم نسبت به خودتان فکر کرده اید که در آینده ای نه چندان دور به سرتان چه خواهد آمد یانه ؟ با آقای احمدی نژاد نیز هستم شما چطور فکر کرده اید ؟ خود مانیم از واقیعت که نمیتوتن فرار کرد . خودتان را شبیه به چه می بینید ؟ آگر خودتان را قاضی خودتان کنند به خودتان چه حکمی می دهید ؟ اعدام ؛ حبس ابد ؛ تبعید و یا این که از الان خودتان را تبرئه کرده اید ؟ این سطر هایی که نوشته ام حرف تمام ملت ایران است تنها مال من نیست و در این دادگاه همه حضور خواهند داشت و در ست در های بسته انجام نخواهد شد بلکه تمام دنیا شما و مارا خواهد دید . راستی تا محاکمه نشده اید به حساب های بانکی خود سری بزنید . شوخی نمیکنم آقای رهبر کبیر ؛ آقای رئیس جمهور محترم و محبوب از خودتان هم اگر خجالت نمکشید از تاریخ که در مورد شما و هم در مورد کارهلی شما خواهد نوشت شرم کنید که آن روز همین کودکان من و شما جملات تاریخ را خواهند خواند و در مورد دران خود قضاوت خواهند کرد . فکر کنم اگر گردش امور در دستان شما بود تاریخ را از درس ها حذف میکردید و البته الان هم همین کار را کرده اید !! من قبلا وقتی داشتم نامه ای به رهبر می نوشتم فکر کردم که اگر کمی پند و نصیحت بار کنم بهتر است ولی الان میبینم نه کاش آن روز نامنه را به همین منوال می نوشتم . توهین میکردم بد و بیرا میگفتم و از این جور حرفا که همه ملت در همه جا دارند میگویند . خلاصه آقای خامنه ای و احمدی نژاد منتظر روز هستم که شما نیز مانند تمام جلادان محاکمه شوید و به دست مردم ایران محجازات که این روز خیلی زود فرا خواهد رسید . حرف های دیگیری نیز داشتم ولی میدانم که تکراری است و همه میدانند و برای شما نیز جز جای تفریح نخواهد داشت . پس به همین اکتفا کرده و از خدا میخواهم که شما و تمام خیانت کاران و ستم کاران را سرنگون کرده و آزادی و امنیت و عدالت را به ایران باز گرداند .

محسن حسن نژاد

******************************

باید تمام مدرسه را با خبر کنیم

تا با هم از کلاس سیاست حزر کنیم

خود کار های آبی خود را از این به بعد

باید برای ضربه آخر تبر کنیم

هر چه مداد سبز و سپید است و سرخ رنگ

در درس رسم پرچم مان تیز تر کنیم

این زنگ های تلخ سیاهی موقتی است

آماده ای رفیق که شب را سحر کنیم ؟

آزادی من و تو به دست کلاس ماست

برخیز تا برای رهایی خطر کنیم

تا فتح آفتاب کماکان مقاومت

تا آسمان مدرسه را پر شرر کنیم .

دیروز روی تخته سیاه کلاسمان

آقا نوشت : ما همه باید خطر کنیم .

1 نظرات:

درود بر شما هم اندیش مبارز
همه دست به دست همدل و یکصدا
حرکت از بیش شتابان کنیم
ولوله در ولوله باران کنیم

Powered by: Blogger
Based on Qwilm! theme.